سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 شب اول ورودمون - عمره دانشجویی86

شب اول ورودمون

سه شنبه 87 اردیبهشت 3 ساعت 9:41 صبح

26 تیر 1386 – ساعت 21

ساعت هایمان را باید یک ساعت و نیم می گشیدیم جلو تا به وقت عربستان بشه .
به خاطر تاخیری که هواپیما داشت ، ورود ما به مدینه حدود ساعت 9 شب بود .
هتل جوهره العاصمه که تقریبا نزدیک حرم نبوی بود .
مسئولین هتل ورودمون رو با ابمیوه و اسفند دود کردن تبریک گفتند و همه را در لابی جمع کردند و مدیر موقت هتل (متاسفانه اسمشون یادم رفته ) برامون صحبت کردند و مقررات هتل و ساعت های ورود و خروج و ... را گفتنتد . اتاقهای کاروان ما در طبقات هشتم و نهم بود و سرگروها باید میرفتند و کلیدها را تحویل میگرفتند و به اعضای گروه میدادند .
آقای کشانی گفتند : میرید توی اتاقهایتان و نماز مغرب و عشایتان را می خوانید و یک ساعت دیگه همه توی لاتبی جمع می شوید تا بریم به سمت مسجد النبی البته چون مسجد الان بسته است فقط در محیط بیرونش راه میرویم .
کلید اتاقهای گروه خودمون رو تحویل گرفتم و به بچه ها دادم . 4 تا از بچه های گروه را نمی شناختم و کلی گشتم تا تونستم پیداشون کنم و هم اتاقی ها رو با هم آشنا کنم .
اتاق من و دوستم 812 بود (که البته بعد به اتاق 814 منتقل شدم ) وسایل را در اتاق گذاشتیم و غسل زیارت کردیم و با کاروان رفتیم به سمت مسجد النبی .

السلام علیک یا رسول الله
السلام علیک یا نبی الله
السلام علیک یا محمد ابن عبد الله
السلام علیک یا خاتم النبیین

وارد محوطه حیاط مسجد که  شدیم حس اشنایی وجودمو گرفت . چشمم که به گنبد سبز افتاد انگار که این سه سالی که ازش دور بودم برام مثل یک ثانیه گذشت و تموم شد . دلم می خواست جای بچه هایی بودم که بار اولشون بود مشرف میشدند .
به سمت بقیع حرکت کردیم و حاج آقا روحانی برایمان موقعیت مسجد النبی و قبرستان بقیع را شرح می دادند. ایکاش کمی زودتر میرسیدیم تا می تونستیم وارد مسجد هم بشیم .
با دوستم کنار حیاط ایستادیم و نمازمان را آنجا خوندیم . دلمون نمی خواست برگردیم هتل ولی چاره ای نبود .
آقای کشانی گفتند شبهای بعد هم تا ساعت 10 همه باید به هتل برگشته باشند و هیچکس تا وقت نماز شب حق نمی تونه از هتل خارج بشه و سرگروه ها باید هر شب بودند اعضای گروهشان را چک کنند .
با مسجد خداحافظی کردیم به امید  فردا صبح .


نوشته شده توسط : دانشجو

نظرات ديگران [ نظر]